یه قُلُپ فلسفـــــه...

من همان قاصدکم که گاهی گذران از خیالت میگذرم...

یه قُلُپ فلسفـــــه...

من همان قاصدکم که گاهی گذران از خیالت میگذرم...

درباره بلاگ


در من ، فریاد های درختی ست،
خسته از میوه های تکراری...
(گروس عبدالملکیان)

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
۳۱ تیر ۹۸ ، ۲۲:۱۶

من درون1

حس میکنم زمان داره ازم انتقام میگیره. میدونه میخوام چه کارایی انجام بدم و نمیذاره. میخواد خسته م کنه. زود میگذره. منو تنهاتر میکنه و کاری میکنه من بی عرضه به نظر بیام. روزا از پی هم میگذرن بدون اینکه کاری انجام داده باشم. و بسیار خسته ام. دارم میدوام. با همه ی توان. اما این مسیر ته نداره. یه مسیر دایره ایه واسه تماشا کردن دیگرون. حتی دور هامم کسی نمیشمره و شمارش معکوسی در کار نیست که امید داشته باشم تموم شه. قرار نیست به جایی برسم، ولی وظیفه مه که تا جایی که جون دارم بدوام.


و کسی نیست. لااقل اونی که توی ردیف تماشاچی ها باشه. که اگه برام هورا نکشه. با نهایتش تشویقم کنه. که مسابقه ی دوندگی من بی هیچ تماشاچی ایه. هیچ کس بلیت منو نخریده. آفتاب داغیه. تشنمه. و میترسم. حتی نمیدونم از چی. من هیچ وقت دونده ی خوبی نبودم. وقتی میدوام انگار قلبم میخواد از جاش کنده شه. دیوارا خیلی بلندن. هیچ راه خروجی نیست. و هر روز دارم از خدا نامید تر میشم. ولی در حالی که میترسم و خسته و بی نفسم، بازم تو ذهنم آهنگ میخونم. میرقصم. و کسی رو که دوسش دارم در آغوش میگیرم و بهش میگم از همهچی منزجرم و اونم ضربه میزنه به پشتم که یعنی همه چیز درست میشه.



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۳۱
الهام اسماعیلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی