اتاقی از آن خود
فمینیسم اگر امروزه تبدیل به میدانی شده است که باید با احتیاط در آن گام برداشت و آگاه بود، در روزگارانی که زن یک ابزاری که فقط گاهی مورد لطف و منت واقع میشده است، یک موهبت و اتفاق بزرگ بود. دورهای که زن فقط و فقط در خدمت خانه و خانواده بود، حق رای نداشت، و تنها تفریحش یادگیری هنرهای مربوط به خانهداری بود و از جانب مردان جامعه به استهزا گرفته میشد و به پستوی خانه رانده میشد، حق تحصیلات عالیه نداشت و علایقش سرکوب میشد؛ فمینیست و نویسندگان فمینیست برخاستند.
در این کتاب ویرجینیا وولف که متن سخنرانی وی به اسم زن و داستان، در حوالی دههی چهل از نهمین صده است، با فضاسازی ها و بیان احساسات خود به عنوان یک زن، زنان را به نوشتن ترغیب میکند. او میگوید: زنان باید به دور از فضای نشیمن خانه که متعلق به همهی خانوادهس، اوقاتی را تنها برای خود، به دور از مسائل خانواده داشته باشد، در اتاقی که از آن خودش است، بنویسد. او مارا به قفسههای کتابخانه میبرد و کتابهایی را که در باب زنان نوشته شده است و نویسندگانشان و همینطور برخی از زندگینامهها و البته رمانهای معروف و محبوبی را که زنان نوشته اند را بررسی میکند. عقاید و نطریههای مختلف از آنجا که پوپ گفته است: بیشتر زنان اصلا شخصیتی ندارند. تا نظر لابرویر که میگوید زنان افراطیاند یا خیلی بدتر از مرداناند یا خیلی بهتر از آنها. و تا آلمانی های باستان که معتقد بودند که در زنان چیزی مقدس وجود دارد و از همین رو با زنان مثل پیشگویان مشورت میکردند!
خلاصه بگویم؛ من یک دوست کتابفروش دارم. یادم است که با او گرم صحبت بودم و او از علاقهی من به نوشتن آگاه شد و این کتاب را به من پیشنهاد داد. کتابی که مرا برای نوشتن، به اتاقی میبرد که تنها از آن خودم است!
نویسنده: الهام اسماعیلی
پی نوشت:
ویرجینیا وولف در سال 1882 به دنیا آمده و در سال 1941 فوت کرده است.
#انتشارات_نیلوفر