مرداب نباش وصل باش به رسیدن های نو...!
برای رسیدن ، باید ایستاد.چند لحظه ای فقط.
خیره شد.به دور.به آنجای مبهم همیشگی.
چشم ها را تنگ تر کرد .بسته تر کرد برای باز تر دیدن!
و بعد پر شد از تصمیم.پر از قول های مردانه.
عزم کرد.توکل کرد.
و رفت.به بهانه ی دیگر برنگشتن.
به قصد رسیدن.زود رسیدن.خوب رسیدن.
بعد که رسیدی، بایستی.رو برگردانی از رسیدن.
فقط چند لحظه ای.
روبرگردانی و به گذشته نگاهی بیندازی.
به مسیری که گذراندی.به راهی که آمدی.
به ذهن بسپاری...آن جای مبهم و محو گذشته را...
و بعد ، با رسیدن ، دست بدهی و نقاشی آشنایی بکشی.
و باز هم فردا...دلت هوای رسیدنی دیگر میکند...
انسانِ بینهایت طلب است دیگر...!!!
در هیچ زمینی ، هرچقدر هم خوش آب و هوا، ریشه ندوان!
زمین گیر شدن ، حال خوبی نیست...!
در فکر رسیدن های نو باش!